به گزارش شهرآرانیوز؛ آسمان مشهدالرضا (ع) در شب نزول قرآن، اشکِ شوق ریخت و شب بیست و سوم رمضان، با هبوط آیات سوره «قدر» بر تنِ ترنمبار شهر، جامهای از نور و نم پوشاند.
گنبد امام رضا (ع)، چون خورشیدی در دلِ ابرهای گریان، از پسِ پرده باران میدرخشید و خیابانهای منتهی به حرم، به رودهایی از انسان بدل شدند که روانه دریای بیکرانِ رحمت الهی در صحن و سرای حضرت شمس الشموس (ع) میشدند.
از حدود ساعت ۲۰، ترتیل قاریان، صحنهی نزول ملائکه را در خیالها زنده کرد. محمدجواد پناهی، جواد سلیمانی و سیدحامد حسینی آیات قرآن را چنان خواندند که انگار همین الان نازل شدهاند.
تلاوت سوره دخان، چنان آتش به جانِ باران زد که حرم در هالهای از نور و یقین غرق شد؛ «سوگند به کتاب روشنگر که ما آن را در شبى فرخنده نازل کردیم، زیرا که ما هشداردهنده بودیم ...»
تلاوت آیات سوره مبارکه عنکبوت، تارهای باران را به رشتههای مودّتِ الهی پیوند زد و با مرور داستان انبیائی، چون نوح، ابراهیم، لوط، شعیب و عاد و ثمود، یک بار دیگر حجت را بر مومنان تمام کرد که هر بنایی غیر از ایمان به خدا، سست و ناپایدار است. جمعیت، در هیبت این آیات، معجزه قرآن را نفس میکشید...
امشب، سوره روم در حرم رضوی، تنها تلاوت یک سوره نبود بلکه روایتی زنده شد از رابطهی زمین و آسمان. باران، ترجمانِ «آیاتِ آفاقی» بود و اشکهای زائران، «آیاتِ انفسی». اینجا، هر قطره باران، پیامآورِ «وعدۀ الهی» بود که فساد را میشوید.
همآواز با زمزمهی باران، تلاوت سوره مبارکه روم فضا را به سوگِ نور نشاند. صدای قاری، چون شهابثاقبی از ملکوت، بر قلب ابرها فرود آمد و قطرات اشک و باران، سجادهوار بر زمین گسترده شدند. زائران، با مصحفهای درآغوش گرفته رهسپار صحن و سرای حضرت رضا (ع) شدند تا شاید قطرهای از «تنزّل الملائکةُ وَالرُّوحُ» بر دامانشان بچکد و کوچههای اطراف حرم، تسبیحِ به هم پیوستهی جمعیتی بود که هر مهرهاش، لبخندی نمناک بر لب داشت.
پس از تلاوت قرآن، مهدی سروری دعای جوشن کبیر را آغاز کرد و باران، لحظهای سکوت اختیار نمود؛ گویی آسمان هم میخواست گوش بسپارد به نامهای خداوند که، چون مروارید بر زبان زائران میغلتید.
زائران، با دستانِ رو به آسمان، هر «سُبْحانَکَ یَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ» او را با آهی گرم پاسخ میدادند.
سخنرانی مراسم احیای شب بیست و سوم رمضان در حرم مطهر امام رضا (ع) با حجتالاسلام مسعود عالی بود.
او با کلامی آتشین و دلنشین، از اسرار شب قدر، از گشوده شدن درهای آسمان، از نزول فرشتگان گفت و از قلبهایی که باید آیینهی پذیرش این رحمت باشند.
حجت الاسلام والمسلمین عالی ضمن یادآوری مباحث اخلاقی از نگاه آیات و روایات اسلامی، از اهمیت توکل در زندگی و رزق و روزی «مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ» خدا برای مومنان که به تغییر قرآن «و مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ» هستند، گفت.
شبِ قدر در حرم امام رضا (ع) صحنهای است که در آن، رسم «قرآنبهسر» گذاشتن، نه یک حرکت نمادین، که جنونی عارفانه را در دل زائران میآفریند.
زائران با چشمانی به رنگ خون از روضه مظلومیت امیرالمومنین(ع)، «العفو»گویان در محضر علی بن موسی الرضا(ع) قرآنها را میگشایند و مقابل صورت بر روی سر میگذارند تا با قرار گرفتن در سایهی کلام الهی، تقدیرِ سالانه شان، با برکتِ آیات نورانی رقم بخورد.
نوای زائران آسمانی میشود: «اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ ..»
عقربههای ساعت در شبی که «خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» است، میرفت که پایان برنامه را گوشزد کند، اما مشهد، در گردابِ زمان گم شده بود. خیابانهای خیس، بازتابِ گنبد را تا بینهایت تکثیر میکردند و زائران، همچون سایههایی از نور، در پیِ «وَما أَدْراکَ ما لَیلَةُ الْقَدْرِ» میگشتند.
امشب، حرم رضوی، تجسمِ زندهی سوره قدر بود؛ باران همان روحی که خدا فرستاد، زائران، همان ملائکهای که به زمین آمدند و حضرت علیبن موسی الرضا (ع) جگرگوشه پیامبری که واسطه نزول قرآن شد.
این گزارش نه روایتِ یک مراسم، که تصویری از «تَنَزُّلُ الْمَلائِکَةُ» در شهری است که هر سنگِ آن، آیات الهی را زمزمه میکند. امشب، مشهد، «لیلة القدر» را نه یک شب، که در قامت یک شهر تجربه کرد؛ شهری که در آن، حتی باران نیز قاری قرآن شد و هر قطره، آیهای از سورهی عشق را بر صحنِ رضوی تلاوت نمود.
مشهد امشب، شهری بود که در آن، یکبار دیگر قرآن فرود آمد و بر لوحِ خیابانها، باران و دلها نوشته شد؛ شهری که در آن، حتی تاریکیِ شب نیز از نورِ «سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» روشنایی میگرفت.